میراثی که در خطر ماند!
تاریخ انتشار: ۶ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۳۵۸۲۷
«نقالی» یکی از هنرهای نمایشی ایران است که از دیرباز در این مرز و بوم اجرا میشده، اما گرد فراموشی و بیتوجهی بر چهره این هنر ایرانی موجب شد که در فهرست جهانی میراث در خطر یونسکو ثبت شود؛ اقدامی که به نظر میرسد دردی از وضعیت «نقالی» دوا نکرده و در سالهای پس از ثبت هم این میراث در انزوا قرار دارد.
مریم نعمت طاووسی - مسؤول تهیه و ثبت پرونده جهانی نقالی ـ در گفتوگو با ایران اکونومیست، درباره وضعیت «نقالی» پس از ثبت جهانی، اظهار کرد: تا آنجا که میدانم «نقالی» تنها میراث ناملموس ایران بوده که در فهرست میراث جهانی در خطر ثبت شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به تعهدات پرونده جهانی «نقالی» عمل نشده است
او ادامه داد: وقتی پروندهای ثبت جهانی میشود باید ببینیم که توقعات از آن چیست. در پرونده جهانی «نقالی» در یونسکو یکسری برنامهها تدوین شده که دولت متعهد شده بود این برنامهها را اجرایی کند. یکی از این برنامهها مستندسازی و مستندنگاری نقلهای موجود بود. نقالی بیشتر یک هنر شفاهی است بنابراین هرآنچه مجلس نقل است باید به شکل صوتی و تصویری و یا در قالب کتاب گردآوری شود. همچنین شناسایی نقالها، به این معنا که زندگی و آثار تمام نقالهایی که الان در کنار ما هستند، باید ثبت شود؛ چرا که اگر نقالان را از دست بدهیم نقلها نیز از بین میرود. در این زمینه هر استانی میتواند این اقدام را به صورت مستقل انجام دهد. تا جاییکه میدانم در استان زنجان فردی از روی علاقه این کارها را انجام داده و کتابش هم چاپ شده است.
نعمت طاووسی گفت: اجرای این برنامهها برعهده دولت بوده و باید آن را طی مراحلی انجام میداد، اما تا جایی که در جریان هستم، هیچیک از این برنامهها انجام نشده است مگر تلاشهایی که گروههای مستقل در این زمینه انجام دادند و میدانم که در این مدت بنیاد فردوسی کلاسهای تربیت نقال داشته و نقالانی را تربیت کرده، هرچند به تعداد اندک، که تعداد دختران هم از پسران بیشتر بوده است.
متولی مردم هستند اما آگاهی ندارند
مسؤول تهیه و ثبت پرونده جهانی «نقالی» با بیان اینکه متولی اصلی میراث ناملموس، مردم و جامعهای هستند که آن را به عنوان هویت خودشان تعریف میکنند، افزود: اما به شرط آنکه به مردم نسبت به میراثی که دارند، آگاهی داده شود. وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی یکی از متولیان پرونده ثبت جهانی «نقالی» است و در پرونده آن آمده که وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، وزارت آموزش عالی کشور، وزارت آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و ارشاد همگی برای پیاده کردن برنامههایی که در این پرونده پیشنهاد شده است، مسؤولیت دارند و باید با همکاری هم این برنامهها را پیش ببرند.
او اضافه کرد: به دلایل واضح و مبرهن که اصلیترین آن مسأله اقتصادی است و البته بیمهری که در این زمینه وجود داشته، آن برنامهها اجرا نشده است، اما بعضی از انجمنهای مردمنهاد بر حسب علاقه تعدادی نقال تربیت کردند که برخی از آنها اقبال داشتند، اما واقعیت این است که در این زمینه خیلی کم کار شده است. اگر اقدامی هم شده بر اساس علاقه یکسری افراد بوده است. در مسائل فرهنگی بیشتر باید هزینه شود و برگشت سرمایه آن معنوی است، نه مادی، ولی کمتر هزینه میشود. اگر دید اقتصادی کنار گذاشته شود، شاید قدر میراث ملموس و ناملموس ما در این کشور بیشتر دانسته شود. «نقالی» نیز مانند تمام مسائل دیگر فرهنگی است و باید روی آن سرمایهگذاری شود، اما در مسائل فرهنگی سرمایهگذاری باید به شکل معنوی باشد و نه مادی.
کودکان چرا باید شاهنامه دوست داشته باشند؟
نعمت طاووسی در پاسخ به این سوال که چگونه میتوان «نقالی» را در جامعه رواج داد و مردم را نسبت به این هنر و میراث ایرانی آگاه کرد؟ گفت: به طور طبیعی و به دلیل اینکه رسانه تغییر کرده است، حتی پیوند کتاب و مخاطبان آن و نوع فیلمها و سریالها دچار تحول شده است، سلیقه مخاطب نیز تغییر کرده است و برای زنده نگهداشتن نقالی ارتباط بین حاملان این هنر و مخاطب دوباره باید برقرار شود، این موضوع نیازمند یکسری برنامهریزی است. در این زمینه تحقیقی در وزارت میراث فرهنگی انجام شده است مبنی بر اینکه چگونه میتوان علاقهمندی نسل جوان را درباره نمایشهای سنتی، از جمله «سیاهبازی» یا «نقالی» دوباره برقرار کرد.
او اضافه کرد: نتیجه آن، یکسری راههای تشویقی بود. آموزش و آشنا کردن جامعه با این نوع نمایشها از کودکی تا از همان سن به میراثی که از گذشتگان باقی مانده، افتخار کنند و لازمه آن «شناخت» است. وقتی ردپایی از نقالی و نمایشهای سنتی در آموزشهای مدارس نیست، بچهها نمیدانند چرا باید شاهنامه دوست داشته باشند. امروز چه تعداد از بچههای ما قصههای شاهنامه را میشناسند، یا اصلا قصههای عامیانه خودمان را میشناسند که بعد به نقالی و خیمهشببازی و … علاقهمند شوند؟ چقدر در کودکی این نمایشها را دیدهاند که در بزرگسالی هم این خاطره و علاقه در آنها زنده شود؟
ایرانیها «نقالی» را نمیشناسند
این پژوهشگر، نویسنده و عضو هیأت علمی گروه هنرهای سنتی اظهار کرد: برطرف کردن این خلاء به برنامهریزی نیاز دارد و باید با همکاری دولت انجام شود، اما نکته حائز اهمیت این است که دولت نباید در زمینههای فرهنگی مستقیما دخالت کند، بلکه باید بسترسازی کند. به ویژه در حوزه میراث ناملموس باید حاملان این میراث را حمایت کند، کاستیها را رفع کند و اجازه دهد تعامل بین حاملان و جامعه، به شکل طبیعی برقرار شود. در واقع دولت باید در این حوزه کمک کند، اما دخالت نکند و راه تعامل را باز بگذارد. این دخالت نکردن خیلی مهم است، یعنی سعی نکند به این حوزه جهت دهد و بگذارد جامعه خودش را پیدا کند، اما متاسفانه این حمایت وجود ندارد و جامعه مخاطب «نقالی»، که کل ایران است، نقالی را نمیشناسد. مگر جمعهای کوچک، که این هنر را به شکل جدیتر جزء هویت خودشان میدانند.
«نقالی» را مدرن نکنید
مسؤول تهیه و ثبت پرونده جهانی نقالی درباره میزان دخل و تصرفها در روایتهای نقالی و اثر آن بر جایگاه این هنر و میراث ایرانی در یونسکو و در ابعاد جهانی، گفت: میراث ناملموس همواره در حال تعامل با شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زمانۀ خودش است، اما این تحولات باید به گونهای باشد که هسته اصلی آن میراث، دستخوش تغییر نشود. نقالی یک هنر شفاهی بوده و هست و میتواند مانند هنرهای دیگر دچار تغییر و دخل و تصرف شود. از اینرو ثبت داستانهای نقالی در قالب طومارهای نقالی اتفاق افتاده که تعدادی از آنها هم چاپ شده است. در واقع این طومارها برای مرشدان نقالی بوده که آنها را ثبت کردهاند. حال، در برخورد مدرن داستانهای جدیدی برای نقالی انتخاب میکنند که این دیگر نقالی سنتی نیست. برای مثال اگر با گیتار جاز نقالی کنند آن نقالی دیگر به عنوان یک هنر سنتی شناخته نمیشود و اصالت خودش را از دست میدهد. به دلیل اینکه کانونی که نقالی را اجرا میکند، از دست رفته است.
او اضافه کرد: با این حال این تغییرات رخ میدهد، اما جامعه مخاطب از آن استقبال نمیکند و برای همین است که باید نمونههای کهن آن را نگه دارند. نقالی هنر زنده است، باید جایی باشد که با حمایت دولت نقالیهایی را ببینیم که به شکل و شیوههای اصیلش اجرا میشود و ارتباطش را با نقطه آغازین قطع نکرده است، اما در این زمینه هم اقدامی انجام انجام نشده است. برای مثال در هند و چین برای «تئاتر نو» تماشاخانههایی وجود دارد که در چند نوبت از سال، نمایش را به همان شکل سنتی اجرا میکنند و توریست برای تماشای این نمایشها برنامهریزی میکند. ما هم اگر میخواهیم نقالی از بین نرود باید برای مرشدهای قدیمی اجراهای ثابتی در طول سال بگذاریم و اطلاعرسانی کنیم که مردم ببینند و این نوع نمایش از یادشان نرود. درست است که فیلمهایی از نقالی این مرشدان وجود دارد، اما اجرای زنده چیز دیگری است.
به اعتقاد این پژوهشگر، «نقالی» و دیگر نمایشهای سنتی به رونق گردشگری هم میتواند کمک کند، اما به شرطی که اصالت آن را از بین نبریم و دخل و تصرف در روایتهای نقالی مداخلهگرانه نباشد.
«نقالی» با «پردهخوانی» یکی نیست
مسؤول تهیه و ثبت پرونده جهانی «نقالی» در ادامه به تفاوت «نقالی» و «پردهخوانی» اشاره کرد و گفت: در پرونده جهانی نقالی، پردهخوانی از نظر تاریخی ذیل نقالی قرار دارد. نقالی نوعی نمایش سنتی است، با یک اجرای تکنفره و با قصهای از دوران صفوی تا جایی که شواهد نشان میدهد. این نقلها گاهی با پردههای نقاشیشده اجرا میشوند، اما در نقالی خودِ نقال و عصایی که دارد، حرکات بدنی او و هنر بازیگریاش در مرکز اجرا و توجه قرار میگیرد. حال آنکه در پردهخوانی «پرده» به واسطه مجالس بیشماری که بر آن نقش زده شده، در مرکز توجه قرار میگیرد.
او ادامه داد: از طرفی «نقالی» به شکل عام بدون پرده میتواند اجرا شود. اشتباهی که وجود دارد و در تلویزیون و برنامههای رسانهای چه داخل ایران و چه خارج از ایران به آن دامن میزند، این است که نشان میدهند نقال از روی پرده نقل میکند و همیشه پردهای پشت نقال است. در حالیکه این اشتباه است، این نه نقالی است و نه پردهخوانی. «نقال» اصلا به پرده نیازی ندارد و این پردهخوان است که به پرده نیاز دارد، چون در قصۀ خود به مجلسهای پرده اشاره میکند و از مجلسی به مجلس دیگر میرود. متاسفانه رسانهها نیز در انتقال غلط شکلِ این دو هنر، نقش زیادی دارند.
نعمت طاووسی همچنین درباره قدمت «نقالی» بیان کرد: «نقالی» از دوران پیش از اسلام و دوران باستان به شکلهای گوناگونی وجود داشته است. در آن زمان خنیاگران یا گوسانهایی بودند که هم در دربار و هم خارج از دربار قصهخوانی میکردند. البته به شکل امروز «نقالی» نبوده است، آنها ساز میزدند و قصههایشان را به آواز میخواندند و بازیگری میکردند. همچنین در بسیاری از اشعار ما نیز به «نقالی» اشاره شده است. یکی از مواردی که میتوان به آن استناد کرد، ماجرای «مرگ اسب خسرو پرویز» است که هیچکس جرأت مطرح کردن آن را نداشته و یک نقال با نقالی کردن این خبر را به خسرو پرویز میدهد.
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: نقالی ، میراث جهانی یونسکو ، میراث ناملموس ، میراث در خطر یونسکو ، نمایشهای سنتی ، پردهخوانی ، نمایش سنتی
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: نقالی میراث جهانی یونسکو میراث ناملموس میراث در خطر یونسکو نمایش های سنتی پرده خوانی نمایش سنتی نمایش های سنتی میراث ناملموس برنامه ها میراث در خطر پرده خوانی نمایش ها یک سری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۳۵۸۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشت پرده استعفای فرمانده منطقه مرکزی ارتش رژیم صهیونیستی
یهودا فاکس که پیش از فرماندهی منطقه مرکزی ارتش اسرائیل، فرمانده لشگر غزه و همچنین وابسته نظامی رژیم صهیونیستی در واشنگتن را نیز در کارنامه دارد، به دلیل فشارهای سیاسی در کابینه علیه نظامیان چندماه قبل درخواست استعفا داده بود. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، خبر استعفای «یهودا فاکس»، فرمانده منطقه مرکزی ارتش رژیم صهیونیستی در هفته گذشته دومین ضربه بر کادر مرکزی ارتش رژیم در کمتر از یک هفته بود و این مسئله در سایه خبر استعفای «آهارون هالیوا»، رئیس اطلاعات ارتش (آمان) قرار گرفت.
درحالی که استعفای هالیوا ناشی از شکست اطلاعاتی وی در 7 اکتبر و ارزیابی اشتباه آمان درخصوص حمله به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق بود، استعفای یهودا فاکس ناشی از اختلافات سیاسی بوده است.
در همین زمینه روزنامه «الشرق الاوسط» در گزارشی با اشاره به اینکه برخی اعضای کابینه اسرائیل از استعفای یهودا فاکس خوشحال شده اند، تصریح کرد که فاکس با برخی از وزرای اختلافات جدی داشت و بن گویر خواستار برکناری وی شده است. براساس این گزارش یهودا فاکس قبل از 7 اکتبر با تندروهای کابینه مخالف بود و رفتار شهرک نشینان را عامل تشدید وضعیت امنیتی در کرانه باختری می دانست. این ژنرال صهیونیست نگرانی های جدی نسبت به فعالیت های شهرک نشین ها داشت و حتی رزمایشی برای مقابله با حملات تروریستی از جانب این شهرک نشین ها برگزار کرده بود که این امر با حمله تند احزاب راستگرا مواجه شده بود.
حملات در شبکه های اجتماعی علیه این نظامی صهیونیست به حدی بود که رونن بار، رئیس سازمان امنیت و اطلاعات داخلی اسرائیل (شاباک) بعد از انتشار تصاویر فاکس با لباس عربی یا لباس نازی ها و تهدیدات در شبکه های اجتماعی حفاظت 24 ساعته برایش مقرر کرده بود. بار همچنین در جلسه ای به نخست وزیر درباره احتمال ترور یهودا فاکس هشدار داد و به نتانیاهو گفت که نگران است در دوره نخست وزیری وی ژنرالی ترور شود و مایه بدنامی گردد.
یهودا فاکس که پیش از فرماندهی منطقه مرکزی ارتش اسرائیل، فرمانده لشکر غزه و همچنین وابسته نظامی رژیم صهیونیستی در واشنگتن را نیز در کارنامه دارد، به دلیل فشارهای سیاسی در کابینه علیه نظامیان چندماه قبل درخواست استعفا داده بود که به دلیل شرایط جاری در سرزمین های اشغالی در ابتدا با این امر موافقت نشد ولی در روزهای اخیر سرانجام با کناره گیری وی موافقت شد.
یهودا فاکس همپای دیگر فرماندهان رژیم صهیونیستی هیچ مرزی در زمینه کشتار فلسطینیان و تخریب زیرساخت های مناطق فلسطینی نشین نداشت و طی 6 ماه گذشته با دنبال کردن «دکترین ضاحیه» به طور کامل زیرساخت ها آب، برق، اینترنت و... را در اردوگاه های کرانه باختری از جمله جنین، نابلس، طولکرم، بلاطه و... از بین برد.
یهودا فاکس با وجود رضایت هرتسی هالوی، رئیس ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی از عملکردش در سرکوب و کشتار فلسطینی ها و درخواست از وی برای پذیرش مسئولیت جانشینی ارتش، به دلیل اختلافات جدی با سیاست مداران تل آویو، از پذیرش هرگونه مسئولیت جدید اجتناب نمود.
شدت شکاف میان سیاسیون و نظامی ها در اسرائیل در حال تشدید است و کناره گیری این نظامی عالی رتبه جلوه ای از این وضعیت متشنج در سرزمین های اشغالی است. در نتیجه رفتار و عملکرد تندروها، نظامیان نسبت به سیاسیون در تل آویو دچار سرخوردگی شده اند و حتی فرمانده ارتش رژیم علاقه ندارد در جلسات کابینه امنیتی مشارکت نماید.
مونولوگ|استعفای هالیوا، آغاز افول ساختار حاکمیتی اسرائیل استدومینوی استعفاها در ارتش اسرائیل بعد از شکست در طوفان الاقصی
این در شرایطی است که رژیم صهیونیستی به اذعان مقامهای این رژیم، در دشوارترین شرایط امنیتی و سیاسی اش قرار دارد و در چندین جبهه دچار بحران های سیاسی، امنیتی و نظامی است.
انتهای پیام/